جدول جو
جدول جو

معنی دل دویدگی - جستجوی لغت در جدول جو

دل دویدگی
(دِ دَ دَ / دِ)
عشق و علاقه:
مشکل که در قلمرو هستی بهم رسد
آسایشی که در قدم دل دویدگی است.
اسیر (از آنندراج).
رجوع به دل دویدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ لِ دَ دَ/ دِ)
دل حریص:
دل دویده و چشم ندیده ای داری
ز آرزوی طمع در گذار خجلت باش.
اسیر (از آنندراج).
رجوع به دل دویدن شود
لغت نامه دهخدا
(جُ ب ب)
حریص و آزمند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَءْ کَ دَ)
عاشق شدن. (آنندراج) ، طمع کردن. (غیاث) (آنندراج).
- دل دویدن به چیزی، جویای آن بودن. (از آنندراج). آزمند و حریص آن بودن: چشم و دلش می دود، حریص است
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل دویده
تصویر دل دویده
حریص و آزمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل دادگی
تصویر دل دادگی
عشق
فرهنگ واژه فارسی سره